سلیس نیوز

دریچه‌ای گشوده به دنیای هنر، فرهنگ و ادبیات

سلیس نیوز

دریچه‌ای گشوده به دنیای هنر، فرهنگ و ادبیات

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با موضوع «سینما» ثبت شده است

چیز عجیبی است این سینما

«خانواده فیبل‌من» را نخستین بار در جشنواره‌ی تورنتو دیدم و در تماشای دوباره آن تفاوتی رخ‌داده: اولین بار فیلم را بر اساس توقع زیاد و انتظاری که بعد از دنبال کردن خبرهای تولیدش برایم شکل‌گرفته بود تماشا کردم.

در ذهنم پیشاپیش فیلمی شکل‌گرفته بود که تمام آن سال‌های جادویی دهه‌ی ۱۹۵۰ را از چشم پسربچه‌ای که قرار است بعداً تبدیل به استیون اسپیلبرگ شود روایت می‌کرد. تصوراتی داشتم و موقعیت‌هایی تجسم کرده بودم.

اما حالا در تماشای دوم دیگر می‌دانم قرار است چه ببینم، به‌جای فکر کردن به احتمالات، همان چیزی را دنبال می‌کنم که خبردارم چه حال‌وهوایی دارد و به چه سرانجامی خواهد رسید. در چنین موقعیت متفاوتی، فیلم گرم و روان به نظر می‌رسد، شاید اجرایی رئالیستی از «ای. تی» که همان جمع خانوادگی را دارد، روابط بچه‌ها، حضور پدر و مادر و بحران خانوادگی، اما کنجکاوی‌های کودکانه و هیجان ملاقات با یک بیگانه‌ی فضایی کنار رفته و جایش را به کشف سینما و قابلیت‌های جادویی‌اش داده.

در تماشای دوم منتظر سکانس‌های تکان‌دهنده نماندم، روی جزئیات همان چه که هست بیشتر دقیق شدم؛ تقابل میان پدر و مادری که یکی ذاتاً مهندس است و آن یکی هنرمند. یکی دقیق است و آینده‌نگر، آن یکی سودایی و سربه‌هوا. یکی اصولگرا و قانون‌مدار که می‌تواند هوس‌هایش را نادیده بگیرد، آن یکی درگیر عشقی که باور دارد دلیلی ندارد سرکوبش کند. پدر پای خانواده می‌ایستد اما مادر به قول یکی از دخترها «خودخواه» است؛ بنابراین می‌تواند به خانواده آسیب بزند تا خودش خوشحال باشد.

دوگانه‌ی پدر و مادر از همان اولین صحنه‌ی فیلم مورد تأکید قرارگرفته: پسر وسط ایستاده و قرار است برای اولین برود سینما، نگران است، پدر زانو می‌زند سمت چپ، برایش توضیح می‌دهد این فقط یک فرایند علمی است و «واقعیت» ندارد؛ تعدادی عکس از مقابل پروژکتور می‌گذرد و ما به دلیل خطای چشم دچار توهم تماشای حرکت می‌شویم. مادر زانو می‌زند سمت راست، پسرش را برمی‌گرداند طرف خودش و با تأکید می‌گوید این یک «رؤیا»ست که فراموشش نخواهی کرد. دو بار این را می‌گوید.

قهرمان ما، ساموئل فیبل‌من سرگردان است میان این پدر و مادر با دوربینی که دستش می‌دهند و دعوت می‌کنند سرگذشت همین خانواده را ثبت کند. حالا سَمی باید تصمیم بگیرد دوربینش «واقعیت» را ثبت کند یا «زندگی» را.

در تدوین اولین فیلم خانوادگی، تصمیم می‌گیرد «واقعیت» را قیچی کند و گوشه‌ای پنهان کند، نسخه‌ای خوشایند و همه‌پسند از سفر را برای نمایش خانوادگی تدارک ببیند. واقعیت بریده‌شده را بعداً در اتاقی دربسته نشان مادرش می‌دهد. دست‌کاری‌ سَمی در واقعیت، سرنوشت خانواده را تغییر نمی‌دهد؛ مادر سرانجام پدر را ترک می‌کند و می‌رود با مرد دیگری (بنی) زندگی می‌کند.

 

ادامه این نوشتار را در سلیس نیوز بخوانید:

نقد فیلم «خانواده‌ی فیبل‌من» ساخته جدید استیون اسپیلبرگ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۰۱ ، ۱۲:۳۷
سلیس نیوز رسانه خبری هنری

داستانی درباره‌ی رفاقت دو مرد

مارتین مک‌دونا در فیلم تازه‌اش استراتژی همیشگی‌ را پیگیری می‌کند: داستان در یک جزیره می‌گذرد با زمین، آسمان، دریا، مزرعه، مرتع، کلیسا، میخانه، صخره‌ها، قایق‌ها، گاری‌ها، کلبه‌ها، حیوان‌ها، پلیس، کشیش، مردم معمولی و جنگی که در دوردست جریان دارد، اما فیلم‌ساز همه‌ی این‌ها را (باوجود صراحت رئالیستی‌شان) از دنیای واقعی کنده و آورده درون دنیایی قرار داده که می‌خواهد بنا کند.

در این دنیا که زیر سایه‌ی مرگ‌ است و تحت اراده‌ی «بنشی‌»هایی که سر هر پیچ پدیدار می‌شوند (در تقابل با مجسمه‌ی مریم مقدس که روی سنگ‌چین سر دوراهی استقرار دائمی دارد) هر چیز کارکردی تازه دارد و باید دقت کرد در این دنیای باز چیده شده به چه‌کار می‌آید.

با جامعه‌ای کوچک سروکار داریم دل‌بسته‌ی تکرار و توقف. جامعه‌ای مرداب گونه. جزیره‌ای کنده‌شده از واقعیتِ آن‌سو که جنگ برپاست، دور از زندگی شلوغ شهر. این‌ها فقط از دور تماشا می‌کنند، گاهی هم از صدای انفجاری در دوردست تکان می‌خورند.

تماشاگرانی‌اند دل‌بسته‌ی آرامش انحصاری‌شان که می‌توانند هرروز در میخانه‌ی روستا لم بدهند، آبجو بخورند و یاوه بگویند. حالا یکی بین‌شان عصیان کرده و می‌خواهد از این چرخه بزند بیرون، به قیمت مرگ. اگرنه مرگ همه‌ی پیکرش، دست‌کم مرگ تکه‌هایی از بدنش. کالم به شورشی این جزیره تبدیل‌شده که در برابر مرگی که خواهد آمد، میل به جاودانگی پیداکرده.

بنشی‌های اینی‌شرین مثل خیلی از فیلم‌های تاریخ سینما درباره‌ی رفاقت دو مرد است، اما رفاقتی که از ته واردش شده‌ایم، از لحظه‌ی ویرانی: کالم نمی‌خواهد دیگر ریخت پادریک را هم ببیند به این دلیل که پادریک برایش کامل‌ترین تجسم همه‌ی آن رخوتی است که در این روستا جریان دارد.

پادریک رفیق چارپایان است، کالم دمخور سازش. کالم باور دارد مرگ نزدیک است و آنچه باقی خواهد ماند اثری است که باقی می‌گذاریم و آوایی که به این جهان اضافه می‌کنیم. پادریک اما اعتقاد دارد آدم باید خوش‌خلق و اهل معاشرت باشد، رفیقش را سرخوش نگه دارد و دل مردم را نشکند.

 

ادامه این نوشتار را در سلیس نیوز بخوانید:

نقد فیلم «بنشی‌های اینی‌شرین» ساخته جدید مارتین مک دونا

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۰۱ ، ۱۲:۳۳
سلیس نیوز رسانه خبری هنری


 

معمولاً در پایان هرسال میلادی، منتقدان، نشریات و سایت‌های سینمایی دست به انتخاب بهترین‌ فیلم‌های سال می‌زنند و فهرست‌های مختلفی از سوی آن‌ها ارائه می‌شود.

فیلم‌هایی که در این فهرست به آنها خواهیم پرداخت، آثاری هستند که بیشترین مقبولیت را در طول سال در میان منتقدان و صاحب‌نظران سینما به دست آورده‌اند و در انتهای سال ۲۰۲۲ هم در میان اکثر فهرست‌ها و انتخاب‌ها وجود داشته‌اند.

 

در جبهه غرب خبری نیست (All Quiet on the Western Front)

به‌احتمال فراوان اسکار بهترین فیلم بین‌المللی سال ۲۰۲۳ به خاطر این فیلم، به سینمای آلمان تعلق خواهد گرفت. «در جبهه غرب خبری نیست» ساخته ادوارد برگر، فیلمی مرتبط با جنگ جهانی اول، بر اساس رمانی به همین نام نوشته اریش ماریا رمارک است که از آن به‌عنوان مشهورترین رمان «ضد جنگ» در سراسر جهان نام‌برده می‌شود.

بر اساس این رمان، تاکنون سه فیلم ساخته‌شده. اولی در سال ۱۹۳۰ که دو اسکار گرفت، دومی در سال ۱۹۷۹ و سومی که محصول نت‌فلیکس است و سال ۲۰۲۲ به نمایش درآمد. نکته قابل‌توجه قصه فیلم و البته رمان، روایت شدن ماجرای بیهودگی جنگ از زبان سربازی آلمانی و همراه شدن با فیلم از زاویه جبهه شر، یعنی ارتش نازی است.

«در غرب خبری نیست» ازجمله کتاب‌هایی بود که در دوران آلمان نازی، به اتهام «خیانت به سربازان»، مضر تشخیص داده و طعمه کتاب سوزی شد.

اگر به فیلم‌های جنگی به‌خصوص جنگ جهانی علاقه دارید، فیلم ادوارد برگر، اثری به‌شدت خوش‌ساخت،‌ انسانی و البته به‌شدت خشن است.

 

ادامه این نوشتار خواندنی را در سلیس نیوز بخوانید:

15 فیلم برتر سال ۲۰۲۲

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۰۱ ، ۱۹:۰۶
سلیس نیوز رسانه خبری هنری